گروه فرهنگی سراج24: چند هفته قبل بود که مراسم اهدای جایزه ادبی جلال آل احمد برگزار شد. این جایزه بزرگ ترین و گران ترین جایزه ادبی کشور است که تا همین چند سال قبل به علت همین بزرگی، برنده ای به خود نمی دید!
امسال اولین باری بود که سید عباس صالحی در قامت وزیر ارشاد روی سن برگزاری این جایزه رفت و سخنرانی کرد. در این میان پس از 12، 13 سال از انتشار «نفحات نفت» اثر رضا امیرخانی از او تقدیر به عمل آمد.
رضا میرخانی پشت تریبون رفت و گفت که جایزه مادی و کلا جایزه دولتی را دریافت نمی کند اما جایزه معنوی را می پذیرد. انتقادهایی به او وارد شد و گفته شد که قبلا جایزه دولتی هم گرفته و خرج کرده است اما به هر حال امیرخانی از دریافت جایزه مادی جلال آل احمد امتناع کرد و بعدا در گفت‌وگویی با روزنامه فرهیختگان تاکید کرد که هیچوقت قصد بی احترامی به برگزار کنندگان جایزه جلال و هیئت داوران نداشته و همین حضورش روی سن جایزه جلال نشان دهنده این موضوع است. البته او حتی قائل به این بود که نفحات نفت یک مقاله بلند اقتصادی سیاسی است و نه یک نوشته ادبی که بخواهد در بزرگترین جایزه ادبی ایران قضاوت شود و مورد تقدیر قرار گیرد.
در همین مراسم محمدرضا شرفی خبوشان توانست با کتاب «بی کتابی» برگزیده جایزه جلال شود. او پشت تریبون آمد و با افتخار هر دو جایزه مادی و معنوی را پذیرفت و گفت وقتی دولتی برآمده از رای ملت داریم، جایزه دولت همان جایزه مردم است و تمیزی میان جایزه حکومتی-مردمی برایش وجود ندارد. البته در میان این حرف و حدیث ها معلوم شد که امیرخانی بیشتر از همه از چه چیزی شکایت دارد. امیرخانی گفته بود که حالا مسئله اصلیش مجوز انتشار رمان جدیدش است که حالا مدتی است پشت درهای بسته وزارت ارشاد باقی مانده است.
خیلی از این ماجرا ها نگذشت که توسط ناشر آثار رضا امیرخانی اعلام شد که کتاب جدید این نویسنده در روز پنجشنبه 19 بهمن رونمایی می شود و با حضور امیرخانی و امضای او در کتاب فروشی «افق» به فروش می رسد.
این وعده خیلی زود و صحیح محقق شد. پنجشنبه ای که گذشت رضا امیرخانی با رمان جدیدش یعنی «ره‌ش» جشن امضا گرفت. عکس های این مراسم خیلی زود شبکه های اجتماعی و فضای مجازی را پر کرد اما مهم ترین المان این تصاویر نه رضا امیرخانی بود و نه کتاب جدیدش!
علاقمندان به کتاب و ادبیات پیش از ساعت اعلام شده از سوی انتشارات افق، مقابل فروشگاه این ناشر صف کشیدند تا اولین نفرهایی باشند که «ره‌ش» را می خوانند. این صف آنقدر طولانی شد که حتی به سینما سپیده واقع در تقاطع خیابان انقلاب و وصال شیرازی هم رسید. برخی رسانه ها این حضور را با یک صف 500 متری توصیف کردند.
رهگذرها شاید در ابتدا گمان می کردند که این صف برای خرید بلیط های جشنواره فیلم فجر تشکیل شده اما حقیقت همین بود، این صف علاقمندان کتاب و ادبیات برای استقبال از جدیدترین نوشته امیرخانی بود. صف خرید «ره‌ش» نه فقط نشر افق و رضا امیرخانی بلکه دوست داران کتاب و ادبیات را به آینده این صنعت امیدوار کرد. این جزو معدود تصاویر خوب از فرهنگ ایرانی است که در این ایام دیده ایم. شاید سابقه صف خرید کتاب به روزهای پیروزی انقلاب اسلامی برگردد اما حالا سال ها بود که آن را فقط در خیابان های خارج از ایران و مثلا برای خرید جدیدترین نسخه هری پاتر دیده بودیم. این حضور و این علاقه را باید قدر دانست و برای حفظ و تقویتش زحمت کشید.
